( قسمت نهم )
⚘ اشکال چهارم برتفکرونظام لیبرالیسم :
شما ( لیبرالیسم ) در تفکرتان برپنج اصل تکیه کرده اید ( فردگرایی، آزادی، عقل گرایی یا اصالت عقل، عدالت و برابری حقوق انسانها و تساهل )
⚘ اشکال اینجاست که گویا انسان ازنظرشما سراسر از جنس خاک وماده وصددرصد موجودی ست مادی و دنیوی و هیچگونه ارتباطی با عالم معنی ندارد وهیچ خبری از غیب نیست
⚘ آیا انسان اینچنین موجودی است ؟
آیا این که همه جوامع درطول تاریخ نشانه های فراوانی از اعتقاد به عالم بالا و معنویت وعبادت وکرنش درمقابل خالق خود به جاگذاشته اند، دروغ است ؟
⚘ آیا حذف خداپرستی و اعتقادات ماورائی در بین اصول مدون شما و کشاندن مردم به گرایش های افراطی دنیوی ،خدمت به بشر است یاخیانت به آنها ؟
⚘ آیا بهترنبود تک ساحتی به میدان نمی رفتید و جائی هم برای دین وگرایشات دینی هم بازمی کردید ؟
⚘ ممکن است دردفاع ازخودبگوئید تکیه نکردن برغیب ومعنویت دلیل بر رد آن نیست واینکه اصل آزادی که ازاصول تدوین شده ماست خود انتخاب دین ومذهب و اعتقادات را آزادگذاشته ومانعی برسرراه نیست
⚘ درجواب می گوئیم این فراربه جلو هست زیرا اگر اهمیت داشت درمتن اصول لیبرالیسم گنجانده بودید وچون قرارندادید نشانه بی توجهی به آن است
دیدگاهها